پیامبر اکرم (ص) فرمودند: آدمی تعجّب می کند از وفور ایمان مردم آخرالزّمان که پیامبری را ندیدند و امام آسمانی را زیارت نکردند و تنها ایمان به سطوری می آورند که بر روی کتابهای باقیمانده از وحی و کلمات معصومین نقش بسته است واقعه

واقعه

هنگامی که فتنه ها مانند پاره ای از شب ظلمانی شما را فراگرفت بر شما باد به همراهی با قرآن

 

 

نكته دیگر در این زمینه آن است كه آدمى باید در مورد قبولى و استجابت دعا، همه جوانب قضیه را در نظر داشته باشد تا دچار سوءتفاهم و سردرگمى نشود؛ مثلاً گاهى اوقات با وجود رعایت شرایط دعا، باز هم استجابتى حاصل نمى شود؛ زیرا تقاضاى انسان به جهاتى به مصلحت او نبوده است هرچند خود او نداند. این مساءله نباید خداى ناكرده موجب ناامیدى یا دلسردى انسان بشود.
به عبارت دیگر: انسان نباید خداوند را به خاطر خواسته خود بخواهد به طورى كه اگر خواسته اش برآورده نشد، از خداوند فاصله بگیرد و دور شود. بلكه باید خواسته خود را به خاطر خداوند بخواهد و خداوند را فوق همه خواسته ها قرار بدهد.
در اینجا باید گفت كه برخى از خواسته ها همیشه به مصلحت انسان مى باشند، لذا دعا در مورد آنها به هدف استجابت نزدیكتر است ؛ مثلاً ایمان كامل ، اخلاق الهى و انسانى ، هدایت ، عمل صالح ، سعادت هردو جهان و ... از امورى مى باشند كه امكان ندارد به مصلحت انسان نباشند، بنابراین ، اگر دیگر شرایط دعا رعایت شود، استجابت در این موارد، حتمى تر است .
نكته دیگر آنكه : چه بسا گاهى اوقات ، دعاى انسان قبول و مستجاب مى شود اما انسان به دلایلى از آن غافل است ؛ مثلاً انسان دچار یك مشكل و گرفتارى مى شود و گمان مى كند كه حل این مشكل به انجام فلان كار است ، پس به درگاه الهى دعا مى كند و برطرف شدن مشكل خود را مى طلبد و انتظار دارد كه براى حلّ این مشكل ، فلان كارى كه مورد نظر او بوده ، اتفاق بیفتد در حالى كه ممكن است حل این مشكل وابسته به انجام امور دیگرى باشد كه انسان از آن غافل است ؛ مثلاً انسان به درگاه الهى دعا مى كند و از خداوند طلب سعادت و خوشبختى مى كند و در نزد خود گمان مى كند سعادتمند شدن به آن است كه در فلان كار، موفق شود و چون توفیقى در آن كار پیدا نمى كند، گمان مى كند دعایش مستجاب نشده است ، در حالى كه امكان دارد خداوند توفیق انجام كارهاى دیگرى را نصیب او كرده باشد كه به مراتب از كار مورد نظر او بهتر مى باشند اما او از آنها غافل است . و این به خاطر دلبستگى و عشقى است كه او نسبت به آن كار مورد نظر دارد در حالى كه در دعا باید انسان خود را تسلیم خواست پروردگار نماید و خواست الهى را بر خواست خود مقدم بدارد.
نكته دیگر،درباره دعا به درگاه اولیاى عظیم الشاءن الهى مى باشد. باید دانست كه پروردگار متعال در میان مخلوقات خود، موجوداتى را خلق نموده كه از مقام و منزلتى خاص برخوردار مى باشند. به عبارت دیگر: این افراد، اشعه هاى خاصّى از نور قدس ‍ پروردگار مى باشند. بنابراین ، دعا و درخواست از درگاه این بزرگواران ، چیزى مستقل از دعا به درگاه الهى نمى باشد؛ چه اینكه این بزرگان در واقع درى از درهاى رحمت و فیض بى كران الهى مى باشند.
در ((زیارت حضرت اباعبداللّه الحسین (علیه السّلام ) در نیمه رجب )) چنین مى خوانیم :
((اَشْهَدُ اَنَّكَ تَسْمَعُ الْكَلامَ وَتَرُدُّ الْجَوابَ)).
((گواهى مى دهم كه شما سخن را مى شنوید و پاسخ مى دهید)).
و در عمل شانزدهم از اعمال حرم مطهر آن سید شهیدان چنین آمده است :
((یا اَبا عَبْدِاللّهِ! اَشْهَدُ اَنَّكَ تَشْهَدُ مَقامى وَتَسْمَعُ كَلامى وَاَنَّكَ حَىُّ عِنْدَ رَبِّكَ تُرْزَقُ فَاسْئَلْ رَبَّكَ وَرَبّى فى قَضاءِ حَوائِجى )).
((یا اباعبداللّه ! گواهى مى دهم كه شما شاهد جایگاه من هستى و سخنم را مى شنوى و نزد خداى خود، زنده و روزى داده مى شوى ، پس از خداى خود و خداى من برآورده شدن حوایجم را خواستار باش )). و در یكى دیگر از اعمال آن حرم مطهر همانگونه كه قبلاً گفته شد چنین آمده است :
((اَللّهُمَّ ... وَقَدْ جِئْتُ اِلى مَوْضِعِ الدعاءِ وَضَمانِكَ الاِْجابَةَ)).
((بارالها! ... من به جایگاه دعا كه اجابتش را در اینجا تضمین نموده اى ، آمده ام )).
و در زیارت حضرت اباالفضل العباس (علیه السّلام ) در روز عرفه چنین آمده است :
((اَللّهُمَّ ... وَاقْلِبْنى بِهِمْ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً دعائى )).
((بارالها!...به سبب محمدوآل محمد،مرارستگاروكامروانماودعایم رامستجاب فرما)).
و در دعاى بعد از زیارت حضرت امام رضا (علیه السّلام ) آمده است :
((وَاَبْلِغْ اَئِمَّتِى سَلامى وَدعائى وَشَفِّعْهُمْ فى جَمیعِ ما سَئَلْتُكَ)).
((پروردگارا! سلام و دعایم را به امامانم برسان و ایشان را در تمام چیزهایى كه از تو درخواست نمودم ، شفیع قرار ده )).
ودرعمل چهاردهم ازاعمال حرم مطهرحضرت امام حسین (علیه السّلام ) چنین آمده است :
((لَمْ یَتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ اِلَى اللّهِ بِوَسیِلَةٍ هِىَ اَعْظَمُ حَقّاً وَلا اَوْجَبُ حُرْمَةً وَلا اَجَلُّ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ)).
((متوسل شدگان به خداوند متعال به وسیله اى كه از شما اهل بیت حقى بزرگتر و احترامى واجب تر و منزلتى بالاتر داشته باشد، توسل نجسته اند)).
و در زیارت حضرت ولیّعصر صاحب الزمان - عجل اللّه تعالى فرجه الشریف - چنین آمده است :
((اَسْئَلُكَیامَولاىَ!اَنْ تَسْئَلَ اللّهَ تَبارَكَ وَتَعالى فى صَلاحِ شَاءنِى وَقَضاءِ حَوائِجى )).
((اى مولاى من ! از تو مى خواهم كه صلاح مرا و برآورده شدن حاجتهایم را از خداوند تبارك و تعالى خواستار باشى )).
و در دعاى شریف ندبه آمده است :
((وَهَبْ لَنا رَاءفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ وَدعائَهُ ... وَاجْعَلْ ... دعائَنا بِهِ مُسْتَجاباً)).
((پروردگارا! رحمت و راءفت و دعاى حضرت صاحب را نصیب ما گردان ... و به سبب آن حضرت ، دعاهاى ما را مستجاب فرما)).
در اینجا باید دانست كه دعا به درگاه الهى با هركلام و بیانى جایز است و انسان مى تواند هر آنچه را كه در دل دارد، با خداى خود در میان بگذارد، اما اگر آدمى پروردگار متعال را به روش اولیاى الهى و با بیان آنان بخواند، بسیار مناسب تر و شایسته تر مى باشد. چه اینكه آنان كه اهل معرفت هستند و خداى را به خوبى شناخته اند، بهتر مى دانند كه چگونه باید با خداوند سخن گفت و چگونه به درگاه او دعا كرد و چه چیزهایى را از خداوند تقاضا كرد. اینجاست كه آدمى باید به دریاى موّاج ادعیه معصومین (علیهم السّلام ) روى آورد و با زبان آنان با خداى خود سخن بگوید و با كلام ایشان از خداوند متعال درخواستهاى خود را طلب نماید.
در((دعاى ام داوود)) كه درنیمه رجب خوانده مى شود - دراین باره چنین آمده است :
مَلائِكَتِكَ وَاَنْبِیائِكَ وَرُسُلِكَ وَاَهْلِ طاعِتكَ ... وَاجْعَلْهُمْ اِخْوانى فِیكَ وَاَعْوانى عَلى دعائِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَشْفِعُ بِكَ اِلَیْكَ ... وَبِاَهْلِ طاعَتِكَ اِلَیْكَ وَاَسْئَلُكَ اللّهُمَّ بِكُلِّ ما سَئَلَكَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْئَلَةٍ شَریْفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ وَبِما دَعَوْكَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍ)).
((بارالها! بر ... ملائكه و انبیا و پیامبران و كسانى كه اهل فرمانبردارى از تو هستند، درود فرست ... و آنان را در راه خودت برادران من قرار ده و ایشان را یاوران من براى دعاى خودت قرار بده . بارالها! من به وسیله تو و به وسیله اهل طاعتت ، به سوى تو طلب شفاعت مى كنم . بارالها! من از تو درخواست مى كنم به هردرخواستى كه یكى از اهل طاعتت از تو درخواست نمود و آن درخواست شریف رد نشده . و از تو طلب مى كنم به هر آن چیزى كه یكى از اهل طاعتت تو را به آن چیز خواند، آن هم خواندنى كه به اجابت رسید و ناامیدى در آن نبود)).
مطلب دیگرى كه قابل ذكر است آن است كه انسان باید براى ((دعا))، حساب خاصى در زندگى خود باز كند و اهمیت ویژه اى براى آن قایل شود. هرچند كه قبلاً گفته شد دعا هم یكى از وسایل و امكاناتى است كه خداوند در اختیار بشر قرار داده تا براى رسیدن به اهداف خود از آن استفاده نماید، اما باید توجه كرد كه مقام و منزلت و قدرت و اهمیت این وسیله با دیگر وسایل ، بسیار متفاوت است . به طورى كه مى توان آن را در راءس ‍ دیگر وسایل و امكانات قرار داد. براى همین ، ملاحظه مى كنیم كه حضرت على (علیه السّلام ) در دعاى شریف ((كمیل ))، ((دعا)) را تنها مایملك و تنها دارایى خود مى دانند:
((یا سَریعَ الرِّضا! اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِكُ اِلا الدعا)).
((اى آنكه به سرعت راضى مى شوى ، مغفرت خودت را نصیب كسى كن كه جز دعا چیزى ندارد)).
و این نشان مى دهد كه ارتباط آن بزرگان با دعا و شناخت آنان از دعا با دیگران بسیار متفاوت است ، چه اینكه آنان به حقیقت دعا دست یافته اند و به پیوندى عمیق و ناگسستنى با دعا شونده ؛ یعنى خداوند هستى بخش ، رسیده اند.
مطلب دیگر آنكه قبلاً گفته شد كه دعا براى رسیدن به حوائج و نیازها مى باشد، اما باید دانست كه براى اولیاى الهى ، خودِ دعا فى نفسه لذتبخش است ؛ یعنى جداى از آن درخواستهایى كه در ضمن دعا مطرح مى شود، نفس سخن گفتن و راز و نیاز كردن با معبود و معشوق ، خود مطلوب است . براى همین ، حضرت زین العابدین (علیه السّلام ) در ((مناجاة المطیعین للّه )) چنین مى فرمایند:
((اَللّهُمَّ ... مَتِّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِكَ)).
((بارالها! ... ما را از لذت مناجات با خودت برخوردار بفرما)).
و در ((مناجاة المریدین )) چنین مى فرمایند:
((وَفى مُناجاتِكَ رُوحِى وَراحَتى )).
((آرامش و راحتى من در مناجات با تو است )).
به هرحال ، به خاطر تمام این ویژگیهایى كه براى دعا گفته شد، باید همصدا با ((مناجاة الذاكرین )) چنین گفت :
((اِلهِى ... مِنْ اَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنا ... اِذْنُكَ لَنا بِدعائِكَ)).
((پروردگارا! ... از بزرگترین نعمتهاى تو بر ما این است كه به ما اجازه خواندن و دعا كردنت را داده اى ...)).
و در پایان ، سخن را با كلامى از حضرت سیدالساجدین زین العابدین - علیه آلاف التّحیة والسلام - به آخر مى بریم :
((اِلهى ! كَیْفَ اَدْعُوكَ وَاَنَا اَنَا وَكَیْفَ اَقْطَعُ رَجائى مِنْكَ وَاَنْتَ اَنْتَ)).

(36)
((بارالها! چگونه تو را بخوانم در حالى كه من ، منم ؟ و چگونه امیدم را از تو قطع كنم در حالى كه تو، توئى ؟)).

 

__________________________________________________________________________

 

منبع:نام كتاب : دعاشناسى موضوعى
(پژوهشى نوین در دعاى جوشن كبیر )
مؤ لف : علیرضا فراهانى منش

35- ابراهیم /40.

 

36-دعاى حضرت سجاد (علیه السّلام ) كه بعد از حرز آن حضرت در مفاتیح آمده است .

 


 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده: زهرا الف ׀ تاریخ: جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

CopyRight| 2009 , theevent.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com